معنی گردنبند اسارت

حل جدول

گردنبند اسارت

یوغ


گردنبند

طوق، عقد، اسدال

طوق

طوق، عقد

عقد


محل گردنبند

گردن

فرهنگ عمید

اسارت

اسیر و گرفتار بودن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

اسارت

اسیری، اقتناص، حبس، زندانی، قید، گرفتاری، بردگی،
(متضاد) رهایی

فارسی به انگلیسی

گردنبند

Avalier, Beads, Collar, Lavaliere, Locket


گردنبند چسبان‌

Choker

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

اسارت

(مص م.) دربند کردن، (اِمص.) بردگی. [خوانش: (اَ یا اِ رَ) [ع.]]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اسارت

بردگی

فارسی به عربی

اسارت

اسر، عبودیه

فرهنگ فارسی هوشیار

اسارت

در بند کردن

معادل ابجد

گردنبند اسارت

992

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری